دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

وین،وین

الان داشتم این سایته + رو چک میکردم  که یهو دچار یه حسی شدم .

این که  همین الان که من دمر افتادم روی این لپتاپ و دارم فیلم میبینم و بعضا سری به گوگل ریدر میزنم و از روی تفنن این سایته رو نگاه میکنم ببینم پروازی که تا امروز پرواز ِ من بوده ، امشب پریده یا کنسل شده ، یک سری آدم تو فرودگاه خسته و عصبانیند که پرواز آمستردامشون لغو شده و یک سری دیگه دارن حاضر میشن کم کم برن واسه کنترل بلیط و باقی قضایا و بشینن تو هواپیمای فرانکفورت ، یه سری دیگه هم که معلوم نیست تو این وضعیت اسفناکِ جنگی چرا میخواستن برن سوریه ، با کنسلی پرواز دیگه به کارای مهمشون نمیرسن...

از همه مهم تر این پرواز کوفتیه وینه . یکی از پروازهای وین ظهر کنسل شده بود . این یکی هم الان کنسل شده . فکر کن . آدم چقدر باید اعصابش خرد بشه که وقت ِ رفتن به چنین جای رمانتیکی ، پروازش کنسل شه . حالا علت هر چی که میخواد باشه . شرایط بد ِ جوی یا کوفت یا زهر ِ مار .

من الان به جای آنها که میخواستند طی ِ دو تلاش ِ ناموفق برن وین، عصبانیم .

شهری که من میخواستم برم از نظر رمانتیکی با وین برابری میکنه.بنابراین دعا میکنم تا هفته ی دیگه نه پروازهای شهر ِ آینده ی من و نه پروازهای وین ، هیچکدوم کنسل نشن..


حیف ِ اون اتفاق های رمانتیک نیست که با فجایعی مثل ِ کنسلی و جا موندگی و ...، توی چنین شهرهای رمانتیکی ، جلوی وقوعشون گرفته شه؟؟؟


نظرات 7 + ارسال نظر
فرانک پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:55 ب.ظ

به دلت بد رااااه نده.... همه چی درست میشه... :) مام دعا میکنیییم همه چی همونطوری بشه که میخواین عزیزم...

پری کاتب جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 04:54 ب.ظ http://www.babaee1.persianblog.ir

چطوره روزگارت دخترکم!

سورن شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:23 ب.ظ http://nikan-d.blogfa.com

مرا جادوگری تصور کن
که در تراکم ابر های تیره
و سایه های غول پیکر
خورشیدی تازه از آستین
برایت هدیه می کند
مرا شکست ناپذیری تصورکن
که تنها در برابر مهر تو
شکست می خورد
و برای همیشه
و برای همیشه
اسیر می شود

آوا شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

ایشاله پروازت کنسل نشه
عزیزم..ایشاله وقت رفتنت
همه چیز در نوع خودش
عالی و اکی باشه.......
ایشاله به سلامت بری
عزیزم..................
یاحق...

مینو یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:11 ق.ظ

سلام دوست عزیز

مدتها ننوشتی..فکر کنم آخرین پستی که خوندم در مورد پاییز بود

..مرتب به وبت سر میزدم میدیدم هیچی نیست...
خب دیگه نیمدم تا الان اتفاقی اومدم و دیدم به به کاتیا داره مینویسه اون هم از نوعی که وقتی میخونم نیشم ناخودگاه باز میشه و حس قشنگی بهم دست میده..
واقعا دارم به عشق ایمان میارم..راستش رو بخوای دوست عزیز من فکر نمیکردم انتهای مثبتی ارتباط شما و محسن عزیز داشته باشه خب منم و شاید نگاه منفی ام بدبینی ام...
اما ایمان اوردم ایمان به عشق..قدر محسن همراه همیشگی و ابدی ات و دوست و همدم صبورت رو خیلی خیلی بدون....
همیشه لبت خندون دلت شاد و پرتلاش مثل الانت باشی...

مینو یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ق.ظ

راستی داری به چه طریقی میری؟تحصیلی یا روش دیگه ای؟...
کارت با اون مدیر موفق چی شد ادامه دادی؟

محمد مهدی یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ق.ظ http://mmbazari.blogfa.com




سلام

انشالله پرواز عاشقانه تان تا ابد زندگی بر سپهر حیاتتان جاری باشد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد