دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

عدل

از خودم خجالت می کشم ، وقتی عاقله مردهای موقر به سن بابام و حتی بیشتر رو می بینم که تو این گرمای مرداد ، توی این عطشان رمضان با لب هایی که مشخصه تشنه و روزه است ، برای چند ساعت کار ِ سخت ، چندر غاز نصیبشون میشه و به آدم های ساده ای نظیر ِ من و یا هر کس ِ دیگه ای به چشم از ما بهتران ، نگاه خجالت زده و مملو از احترام دارند و چشم هاشون....

چشم هاشون زیادی غمگینه...


من مطمئنم همه ی اونها به تفاوت ها فکر میکنند .


بدی ماجرا اینجاست که یک عده از این تازه به دوران رسیده ها واقعا قضیه رو جدی گرفتن و یادشون رفته همچین جایگاه بالایی هم ندارن...

اخه احمق جون واقعا فکر کردی چیکاره ای که همچین بادی رو به غبغب انداختی؟


به مادرم میگفتم:

عدالت جهانی شما با ظهور مهدی هم تحقق پیدا نمیکنه...

این افسانه و رویایی بیش نیست...

مگر نه این که توی آخرالزمان رویایی شما که بشریت غرقه در ثروت و عدالت ، منازل مرفهین و سرمایه دارها(به وسعت کل زمین ما ثروتمند داریم) رو باید کسی تمیز کنه و یا پیغام ها رو پیکی به مقصد برسونه؟

اونوقت تو حکومت جهانی عدل چه کسانی مسئول رسوندن این خدمات و خدماتی نظیر ِ این به مردم خواهند شد؟

به من نگین یک آدم ثروتمند از سر تفریح و یا خیررسانی به مردم ، با درآمدی شبیه درآمد یک سرمایه دار و تاجر و مدیرعامل و در واقع درامدی شبیه درامد صاحبان کار ، میاد خیابون ها و خونه ها و ادارات رو تمیز میکنه و پیغام ها رو به مقصد میرسونه یا از سالمندهای بی اختیارشون مراقبت میکنه و پسمانده و چرک و کثافتِ اونها رو میشوره...

گمان نمیکنم چنین چیزی باشه مگر این که حوری ها و غلمان ها از بهشت سرازیر شن زمین و توی انجام امور به مرفهین زمینی کمک کنند.

یک عمر توی کتاب ها نوشتن ، عدالت...عدالت...خدای عادل...

ما که تو تولد بشریت و رنگ و نژاد و محدوده جغرافیایی و رنج و سلامت اولیه ِ آدم ها ، هیچ عدالتی ندیدیم و فقط نابرابری رو شاهد بودیم...احمقانه است بخوایم مطمئن باشیم که  نهایتا حکومت عدلی هست که در اون همه چیز سر ِ جای خودش قرار میگیره و ظلم و بی عدالتی ریشه کن میشه...بدتر از اون اینه که چنین قیامت عدل آلودی هم وجود داشته باشه.

واقعا نمیدونم چه طور میشه این افسانه ها و خرافات رو باور کرد و بهش امید داشت.

من معتقدم هر آدمی اگر خیلی مسئول باشه(خیلی مسئول باشه) فقط میتونه تا حدودی در بهترکردن اوضاع پیرامون خودش نقش داشته باشه و دیگه زیاد و کم تاثیرش،بستگی به بزرگی و کوچیکی آدمش داره...


*خیلی ها ، خیلی سوال ها براشون مطرح میشه ، ولی همیشه به عقل و شعور شخصیشون شک میکنند و میگند: این مسائل تو محدوده ی فهم ِ عقل و درک بشر نیست و نباید تو اموری که مربوط به غیب و خدا میشه دخالت کرد، چون این دخالت باعث سردرگمی و گمراهی آدم میشه. فقط میشه بابت چنین تفکری متاسف بود.