دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

بنفشه های پاملا

شوریدگی و حیرانی و زندگی برای من ، از جستجو برای درک مفهوم ِ بنفشه های پاملا شروع شد و این که زنی یک سبد از این بنفشه ها را در انتهای زمستان هدیه بگیرد و صورتش را در گلبرگ های مرطوب ِ آن فرو ببرد و رایحه ی آنها را بکشد در مشام ُ ریه هایش و بغض هایش را فرو ببرد .
کشف ِ زنی که بوی عطر ِ خاصی می داد . اصلا همه ی زن های واقعی عطر ِ خاصی می دهند و عطرشان شبیه رایحه ی هیچ زن ِ مشابه ِ دیگری در دنیا نیست .
کشف ِ راز ِ زنی که وقتی فرار کرد و برای همیشه رفت ، در کمد ِ شیشه ایش خاطره های کوچکی را پشت ِ سر گذاشت که هر کدامش می توانست شانه های یک مرد را بلرزاند .
ناخن های بلند و گـُلی ، اشک های آرام و شفاف و بی صدا ، گونه های  خیس و کمی ملتهب و صورتی ، پوست ِ روشن و مهتابی...دست های سپیدی که تماشای رگ های ظریف و آبیشان زمان و زندگی را متوقف می کردند...لباس سپید و موی قهوه ای ِ روشن...بینی ِ ظریف و چین های ظریف تر کناره ی آن چشم ها ، وقتی زیر ِ نور آفتاب به خورشید و آسمان خیره می شدند .
تلاش ِ نافرجام ِ من برای پی بردن به معنای زندگی و زنانگی از کشف ِ این زن و بنفشه های پاملایی شروع شد که عصر ِ یک روز ِ زمستانی از شاعری که معشوقه اش بود هدیه گرفت و حتی نه... آنها را از معشوقه ای که شاعرش بود  هدیه گرفت . 
 

*دانلود موزیک وب La Mujer de mi Hermano Theme اثر Angelo Milli