من عاشق شیرینیجاتم . نمیدانم چه میل غالبی است که دارم . ولی متاسفانه کاری نمیتوان با آن کرد . برای آدمی که دارای اضافه وزن است این علاقه در حد یک فاجعه است . به هر حال چیزی بوده که از ابتدای عمرم همراهم بوده و تا پایان مرگ هم همراه خواهد بود .
عاشق ژلهام و از هر رنگی که سر سفره باشد باید حتما همهشان را امتحان کنم . عاشق شیرینی تر و شیرینی خامهای و کیک هستم . در ضمن دوست دارم پر از خامه باشند و رویشان هم قهوه و نسکافه نریزند تا مزهی گند تلخی بدهد . دوست دارم بین ِ کیک هم تکههای موز و گردو باشد . مممم . البته شیرینی های متفرقه را هم خیلی دوست دارم . من عاشق کاکائو و شکلاتم .از همه نوع . حتی تافی های میوهای را هم دوست دارم ولی شاید زیاد عاشقشان نباشم . آبنباتهای قهوه هم عالی هستند یک رخوت خیلی خوبی به من میدهند که خوابم می کند . هیچ کاکائویی بیشتر از ۱ هفته از دست من در امان نیست . سر یک هفته جعبهاش را خالی می کنم . برایم هم فرق نمیکند مواد تشکیلدهندهی این کاکائوها چیست . مثلا شراب قاطی دارند یا نه . هر چه خالصتر باشند سریعتر کلکشان کنده میشود . همچنین کاکائوهای مغزدار در الویت هستند . مخصوصا مغز فندق یا بادام . عاشق کرم کارامل و فرنی با نشاسته هستم ، آن هم خنک و سرد . عاشق شربت های خنک و شیرین . عاشق گز اصفهان که بین آن را پر از پسته کرده باشند . حتی سوهانهای قم را هم دوست دارم مخصوصا وقتی تازه هستند وگرنه که هیچ ارزشی ندارند . عاشق چای شیرین با کره و عسل یا کره و مرباجات هستم . کلا عاشق شیرینیهای خالصم و از مزهی تلخی متنفرم . حتی از قهوه یا نسکافهی تلخ . البته در بین این چیزهای تلخ عاشق چای تلخم . روزی چند لیوان چای میخورم البته نه خالی که با شکلات ، شیرینی ، قند ، خرما ، گز ، نقل و ...
اگر با خواندن این متن تصور میکنید که نگارنده یک شخص چاق با صورتی پرجوش و دندانهایی خراب است باید بگویم که هر ۳ مورد صحیح است . شاهد هم همان پستهای دندانپزشکی .