دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

من و آدم‌ها

با دو گروه آدم مواجهم :

۱- آدم‌هایی که می‌توانم با آنها بی پرده و صادق باشم .

۲- آدم‌هایی که در برخورد با آنها نمی‌توانم خود واقعی‌ام را نشان دهم و به حرف‌هایی که در هم‌صحبتی با آنها می‌زنم ، در مجموع هیچ اعتقادی ندارم .

بدبختانه با گروه دوم بیشتر دم خورم . فکر می‌کنم در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که اطرافمان را پر کرده‌اند ادم‌های گروه دوم .

آدم‌هایی که شاید هم آنها و هم ما راحت‌تر باشیم در برخورد با یکدیگر به هم دروغ بگوییم تا این سایه‌ی آرامش خیالی که بر روابطمان حاکم است زیر نور آفتاب راستگویی و صداقت بر باد نرود .

این همان سانسوری است که تربیت حاکم بر جامعه‌ی ما به آن دامن می‌زند .

هیچ گاه نمی‌توانیم تصور کنیم اطرافمان چه تعداد بیمار روحی و روانی بدون هیچ‌گونه علامتی با مهر سلامتی که جامعه به آنها زده در رفت و آمدند ولی در واقع به دوش برنده‌ی تمام عقده‌های فروخورده‌ای هستند که روحشان هم از آنها خبر ندارد .

خود من یکی از آنها هستم . با یک تفاوت که سعی ‌می‌کنم در برخورد با خودم صداقت بیشتری به خرج بدهم و دلم را خوش نکنم به نقاب احمقانه‌ای که به صورت زده‌ام .

من آدمکی پشت نقاب دارم که بی‌شک شرع و جامعه جامعه ، سخت‌ترین مجازات ها را برای روح و جسمش در نظر خواهد گرفت .

کاش می‌شد از این‌جا رفت

به جایی که آسمان آبی‌تر است

هر چند در گوشمان پر کرده‌اند

همه جا آسمان همین رنگ است .