دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

دخــتر ِ قدیــم

من همه‌ی دیوارها را فرو خواهم‌ ریخت .

Pulp fiction

یکی از محبوب‌ترین سکانس‌های سینمایی از نظر من مربوط می‌شود به همین فیلم پالپ‌فیکشن... وقتی میا و وینسنت از رستوران به خانه بر‌می‌گردند .

چیزی که بین آنها به وجود آمده از دوستی فراتر است . مثل یک نوع محبت ظریف...

عشق سریعی که وینسنت را گیر انداخته است و او را درگیر تعارضاتی مثل وفاداری به دوستش والاس کرده است .

حالا از این‌ها گذشته هنر تارانتینو است . طوری که من دقت کرده‌ام در همه‌ی فیلم‌هایش از چنین تکنیکی استفاده می‌کند یک قطعه موسیقی از خواننده و هنرمندی گمنام با صحنه‌های مورد علاقه‌اش ترکیب می‌کند .این کار معمولا در اواسط فیلم انجام می گیرد . انتخاب موسیقی و آواز و همین‌طور انتقال حس توسط تصاویر و موسیقی بی‌نظیر است .

ترانه‌ی 

Girl,you’ll be a woman soon

در ترکیب با صحنه‌های رقص میا و بعد استعمال مواد و همین‌طور واگویه‌ها و نهیب‌هایی که وینسنت در جدال با خودش در دستشویی ، می‌زند ، یکی از زیباترین سکانس‌های سینمایی است که با تمام وجود زن بودن میا و واقعیت ِ زندگی را نشان می‌دهد .

میا تنها می‌رقصد در اتاقی که کسی نظاره‌گر او نیست . در واقع برای عشوه ریختن و به دام انداختن کسی نمی‌رقصد . ولی رقص او همه‌ی چیزهایی که باید از طبیعت یک زن طناز را بشناسیم به ما نشان می‌دهد . ظرافت ، زیبایی ، خیال‌پرداز بودن ، لطیف بودن  و رویایی به نظر رسیدن ... و از همه مهم‌تر منتظر بودن ...

انتظار شیرین زنی که احساس می‌کند در زندگی‌اش یک مرد متفاوت دیده است .

تارانتینو در فیلم آخرش هم ، سکانس فوق‌العاده‌ای دارد که بعدا در موردش می‌نویسم .

در هر حال چیزی که مهم است این است که بارها و بارها این سکانس را دیده‌ام و از دیدنش سیر نمی‌شوم . حتی کلیپ آن را به صورت جداگانه پیدا کرده‌ام و خیلی‌وقت ها گوش می‌دهم ....

Girl,you’ll be a woman soon

واقعا استثنائی است .

پ.ن: البته اینها نظرات شخصی من است و مربوط به سلیقه‌ و علایق من می‌باشد . و من هر گونه تعمیمی از آن را به سلیقه‌ی عموم تکذیب می‌کنم .